بعد شهرام آمد نشست روبروی من. چشماش کاسهی خون بود. گفت: ببین امیر، یه بار دیگه بخوای بازی در بیاری و ادای رفتن در بیاری و بعد از چند ماه برگردی، خودم ناکارت میکنم. گفتم: آخه.. داد زد که: آخه بی آخه. دست بردار. برو بشین زندگیتو بکن الاغ. همه میخوان جا تو باشن. تو هم خودتو داغون کردی با این رفت و اومد هم مارو.
سرمقاله روزنامه شیراز نوین 16 شهریور ماه 1399 بازدید : 340
دوشنبه 16 شهريور 1399 زمان : 23:36